![](https://www.geni.com/images/external/twitter_bird_small.gif?1661992751)
![](https://www.geni.com/images/facebook_white_small_short.gif?1661992751)
public profile
5th leader of the safaviyya order - under him the Safaviyya order becomes military
Sheikh Junayd (died 1460) was the son of Shaykh Ibrahim. After the death of his father, he assumed the leadership of the Safaviyya from 1447–1460.
Under Junayd, the Safaviyya was transformed from a Sufi order organized around a saint-ascetic into an active military movement with a policy of conquest and domination. He was the first Safavi spiritual leader to espouse specifically Shi’i sentiments, and in particular those of the Twelver ghulat.
Junayd was viewed as a divine incarnation by his followers.
During his time in Ardabil, Junayd attracted so many disciples that in 1448, Jahan Shah (the Kara Koyunlu prince) drove him into exile to Anatolia and Syria. While there, he engaged in missionary activities and accumulated Turkmen followers.[5] He then went to the court of Uzun Hassan at Diyarbakır, where he married Uzun Hassan’s sister, Khadija Begum, somewhere between 1456-1459.
Junayd was prevented from returning to Ardabil, so he lived at Shirvan where he died in a local skirmish near the Samur River in what is modern Azerbaijan, where he was buried. This led to the beginning of animosity between the mainly Sunni Shirvanshah and the increasingly heterodox Shi’i Safaviyya.
Mausoleum of Sheikh Juneyd is located in the village of Khazra in Azerbaijan. Junayd was succeeded by his son Shaykh Haydar.
شیخ جنید صفوی (درگذشت ۸۶۰ قمری) از مشایخ صفویه و پدر شیخ حیدر و پدربزرگ شاه اسماعیل یکم (مؤسس پادشاهی صفویه) است، که پس از وفات شیخ ابراهیم، جانشین وی شد.
وی که از سوی مریدان، مرشد کامل و صاحب سجاده ولایت خوانده میشد، موقع را برای این خروج که مریدانش از مدتها پیش طالب آغاز آن بودند، مناسب یافت. در این میان، ناخرسندی عمویش جعفر که ظاهراً خود را برای تصدی این مقام اولی میدانست، هرچند وی را برای پرهیز از درگیری با جهانشاه قراقویونلو، به ترک اردبیل تشویق و الزام نمود، اما به شیخ جنید در تهیه مقدمات اسباب این خروج کمک کرد.
شیخ جنید چندی در سوریه، ترابوزان و سایر بلاد عثمانی سر کرد و سرانجام با جمع مریدانش که حدود پنج هزار نفر میشدند، در نواحی آمد آناتولی به اوزون حسن، سرکرده آق قویونلو پیوست «۸۱۶ ق / ۱۴۵۶ م». اوزون حسن، خواهر خود خدیجه بیگم را به عقد ازدواج شیخ جنید جوان درآورد و حتی به او اجازه داد، تا در قلمرو آق قویونلو از جانب خود خلفایی برای نشر دعوت و تعلیم طریقت صفوی گسیل دارد.
شیخ جنید، چندی بعد برای زیارت مقبره اجدادی به اردبیل بازگشت، اما کثرت مریدانش که در بیرون شهر خیمه زده بودند، موجب ترس و توهم جهانشاه قراقویونلو و عموی خود شیخ جعفر شد. شیخ جنید، چون جهانشاه و جعفر را بر ضد خویش متحد دید، ادامه اقامت در شهر اجدادی خود را مشکل یا بی فایده یافت؛ پس از اردبیل بیرون و با عدهای انبوه از صوفیان و جان نثاران خویش به قصد جهاد با «کفار» چرکس عازم قفقاز شد. اما شیروان شاه خلیل سلطان که عبور شیخ از قلمرو خود را مایه تنزل قدرت خویش و مغایر با امنیت ولایت شیروان میدید، اجازه عبور به شیخ را نداد. شیخ جعفر، عموی جنید هم طی نامهای محرمانه که به شیروانشاه نوشت او را به شدت از احتمال سوء قصد توسط جان نثاران شیخ جنید ترساند. حتی جهانشاه هم در این باره وی را به مقاومت در مقابل شیخ صوفی تشویق کرد. بالاخره در جنگی که روی داد، جنید کشته شد «۸۶۴ ق / ۱۴۶۰ م» و جانبازیهای دلیرانه صوفیان برای ادامه جهاد، در مقابل سرسختی شیروانشاه متوقف گردید. پس از شیخ جنید، پسر او شیخ حیدر، جانشین پدر شد.
1447 |
1447
|
||
1460 |
March 4, 1460
Age 13
|
Kur river, near Tabarestan
|
|
1460
|
|||
???? | |||
???? |
Khazra, Azarbaijan
|