Gohar Malek Khanum (*) Qajar

Is your surname Qajar?

Research the Qajar family

Gohar Malek Khanum (*) Qajar's Geni Profile

Share your family tree and photos with the people you know and love

  • Build your family tree online
  • Share photos and videos
  • Smart Matching™ technology
  • Free!

Gohar Malek Khanum (*) Qajar (Shah Bibi)

Also Known As: "شاه بیبی"
Birthdate:
Death:
Immediate Family:

Daughter of Fath-Ali Shah Qajar, Shahanshah and Asiyeh Zaman Khanom Qajar Davallou
Wife of Mirza Abol Ghassem Sejjedi Farahani GHAEM MAGHAM 2, (*)
Sister of Abbas Mirza, Qahraman ul-Mulk, Nai’b us-Sultana; Ali Mirza Qajar, Zell-e Soltan, Adel Shah; Muhammad Shah Qajar, Shahanshah; Hormoz Mirza Ghajar; Djalaleddin Mirza Ghajar and 5 others
Half sister of Prince Malek Mansour Mirza; Prince Malek Ghassem Mirza; "Djahansouz Shah" Amir Noyan; Prince Yahya Mirza Qajar; Gheyssar Khanom Qajar and 86 others

Managed by: Private User
Last Updated:

About Gohar Malek Khanum (*) Qajar

http://bit.ly/1QSWBMz

" Abol Ghassem avait 5 femmes. La plus connue est la princesse Gohar Molook Khanum « Shah Bibi », la fille de Fath Ali Shah. Elle avait un caractere intempestif, facilement colérique, butée et soupçonneuse, et n’eut pas d’enfant et de facon generale Abol Ghassem n’était pas heureux avec ce personnage. On peut meme a ce sujet dans quelques unes de ses lettres . Ainsi, dans une de ses lettres a sa sœur, Abol Ghassem ecrit a propos de ce qui se passe chez lui : « Que faire , mon domicile est la constellation du Scorpion et son proprietaire est la planete Mars en explosion. Toutes mes femmes sont coups et poisons, projets et disputes."

About Gohar Malek Khanum (*) Qajar (Persian)

در سال 1241ق میرزا ابوالقاسم دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد و با دختر نهم فتحعلی شاه بنام گوهرملک خانم معروف به شاه بی‌بی، خواهر عباس میرزا نایب‌السلطنه ازدواج کرد. گوهر ملک خانم دومین ازدواجش با قائم مقام فراهانی بود و تا مرگ قائم مقام ادامه داشت. حاصل این پیوند 3 فرزند پسر بنام‌های محمد، علی و ابوالحسن بود.

نامه قائم‌مقام به همسرش (خواهر عباس میرزا)[%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4] شاهزاده جان قربانت شوم! ز دوری تو نمردم چه لاف مهر زنم که خاک بر سر من باد و مهربانی من. اما یقین بدانید که در این واقعه هایله که خاک بر سر من و ایران شد، تلف خواهم گردید. دریغ و درد که آسمان نخواست ایران نظام گیرد و دولت و دین انتظام پذیرد. در این اعصار و اعوام کسی مثل ولیعهد جنت مکان یاد ندارد؛ عدل محض بود، محض عدل بود. حق خدمت خوب می‌دانست و قدر نوکر خوب می‌شناخت. به خدمت جزیی نعمت کلی می‌داد، ایتام را پدر بود و ارامل را پسر. اهل آذربایجان در مدت سی سال، پرورده احسان بودند. اهل خراسان را در این مدت سه سال، چنان بنده عدل و انعام و غلام فضل و اکرام خود فرمودند که صد برابر مطیع‌تر از اهل آن سامان شده بودند. این غلام پیر به چه زبان بگوید و به چه بیان بنویسد؟ خدا نخواست که جهان در عهد جهانداری او زنده و نازنده شود!

. برای خود میرزاابوالقاسم هم پنج همسر ذکر کرده اند که معروف ترین آن ها شاه زاده « گوهر ملک خانم»(11) ملقّب به «شاه بی بی » دختر فتح علی شاه بوده است(12). وی زنی عصبی، تندمزاج، مغرور و بدگمان بوده و فرزندی نیز از او متولد نشده و معمولاً قائم مقام دل خوشی از این شخص نداشته است. حتی این موضوع را می توان در بعضی از نامه هایش دریافت. به عنوان نمونه نامه ای که میرزاابوالقاسم به خواهرش نوشته، بیان گر نارضایتی او از اوضاع خانه اش می باشد: « چه کنم، خانه ی تزویج من برج عقرب(13)است و صاحبش مرّیخ محترق(14). زن های من همه ضرب و زهرند و طرح و قهر(15)».